مفاهیم - دانشکدگان علوم و فناوری های میان رشته ای tourism
نمایشگر یک مطلب
تعریف نوآوری
نوآوری = اختراع + تجاری سازی
معمولاً کارآفرینی (سرمایه گذاری) که با مخترع کار می کند نیاز دارد تا فناوری جدید را از آسایش سرد آزمایشگاههای دانشگاه به سرزمین بی رحمانه بازار بیاورد.
نوآوری نیروی محرکه اقتصاد امروزی است که برای موفقیت کسب و کار بیش از هر زمان دیگری ضروری است و دستیابی به آن دشوارتر از زمانهای قبل است. یک محل کار طراحی شده خوب یعنی مرکز نواوری این قدرت را دارد که پتانسیل نوآوری یک سازمان را تقویت کند و عملکرد افراد، تیم ها و کل دانشگاها و شرکتها را تقویت کند.
خلاقیت و نواوری
خلاقیت فرایندی فکری است که به تولید ایده می انجامد. در حقیقت خلاقیت همان به کارگیری توانایی تجسم و خیال پردازی برای ایجاد فکر یا مفهوم جدید است.
در فرایند خلاقیت سه سطح مهم وجود دارد که عبارتند از: کشف، اختراع و خلق.
کشف:
پایینترین سطح از خلاقیت کشف است. همانطور که از نام آن برمیآید، کشف زمانی رخ میدهد که از چیزی آگاه میشوید و آن را پیدا میکنید. برای مثال، هنری به نام هنر اکتشافی وجود دارد. که ممکن است حاصل آن سنگی با شکلی منحصر به فرد یا تکه چوبی با الگوی خاص باشد. بسیاری از اختراعات با کشفی ساده شروع میشوند.
اختراع:
سطحی بالاتر از کشف، اختراع نام دارد. برای مثال، الکساندرگراهامبل تلفن را اختراع کرد. اما آیا تلفن بدون بل هم اختراع میشد؟ پاسخ آری است. در نهایت تلفن اختراع میشد، چون علم آن وجود داشت. شاید زمان بیشتری طول میکشید، اما بالاخره اتفاق میافتاد. پس در حالی که اختراع بالاتر از کشف است، چیزی است که اتفاق میافتد. اگر شما چیزی را اختراع نکنید کس دیگری آن اختراع میکند.
خلق:
بالاترین درجه خلاقیت است. برای مثال، نمایش اتللو کاملا خلق شده است. درامی که بدون شکسپیر هم در جریان بود، اما هیچ کس دیگری نمیتوانست اتللو را بنویسد. به همین ترتیب، چیزهایی هستند که تنها سازمان شما میتواند آنها را خلق کند. کلید موفقیت این است که بفهمید آن چیزها چه هستند. در سازمانها افرادی هستند که بیشتر از بقیه تمایل به ایده پردازی دارند و معمولا از وضعیت موجود ناراضی هستند. آنها تلاش میکنند چیزهای جدیدی را امتحان کنند و ریسک و خطرات احتمالیاش را بپذیرند. اینها همان افراد خلاق هستند.
نوآوری چیست؟
نوآوری عبارت است از اجرایی کردن افکار و اندیشه های نو که از خلاقیت نشات گرفته اند .در واقع نوآوری خلاقیت اجرا شده است.
نوآوری امری ضروری برای بقا و ادامه حیات سازمانهای امروزی است که معمولا با سه هدف انجام میشود.
این اهداف عبارتند از:
- افزایش کارآیی کسب وکار
- تقویت پایداری کسب وکار
- موتورهای رشد جدید در کسب و کار.
به عنوان مثال نوآوری در مدل کسب وکار آمازون، موتور رشد کاملا جدیدی برای آمازون ایجاد کرد. در سال 2016 آمازون با نوآوری که در مدل کسب و کارش ایجاد کرد، درآمدی بالغ بر 10 میلیارد دلار کسب کرد که حاشیه سود قابل ملاحظه ای نسبت به شیوه قبلی یعنی تجارت الکترونیک داشت.
حتما در میان کارکنان سازمانتان افرادی هستند که تمایل به پالایش و اصلاح ایده ها دارند و میخواهند با در ریسک و محدودیتهای هر ایده و پیشگیری از مشکلات احتمالی همواره به خواست و نیاز مشتریان احترام بگذارند و محصولات و خدمات نوآورانهای مطابق با سلیقه مشتریان ارایه کنند. اینها همان افراد نوآور سازمان هستند.
" در نوآوری ارزشی به ایده اضافه میشود که بدون آن، از ایده تان صرفا یک ایده خام باقی میماند،نه بیشتر"
چرا نوآوری؟
نوآوری باعث پیشرفت می شود. این همیشه در طول تاریخ، در هر شرکتی و در هر نقطه از جهان درست بوده است. با این حال، امروزه انگیزه برای نوآوری شدیدتر از همیشه بیشتر شده است. رقابت جهانی، افزایش انتظارات مشتری و پیچیدگی درخواست آنها، نوآوری را به یک تجارت تبدیل کرده است. ضرورتی که نادیده گرفتن آن را غیرممکن کرده است. شرکت ها باید بدانند که نیاز به بهبود مستمر دارند و دوباره نیاز به اختراع دارند تا رقابتی بمانند ولی با این حال، نوآوری به راحتی به دست نمی آید.
این امر نیازمند ایجاد فرهنگ نوآوری و ایجاد محیطی مناسب است تا در آن محیط، ایده ها بتوانند رشد کنند.
تفاوت خلاقیت و نوآوری:
خلاقیت و نوآوری معنا و مفهوم یکسانی ندارد. خلاقیت به تولید ایده های جدید و ناب گفته میشود، درحالیکه نوآوری به کاربرد ایده اشاره دارد، اگر ایده را "بذر" در نظر بگیریم، نوآوری گیاهی است که از کاشت و پرورش بذر ایده حاصل میشود. در نوآوری ارزشی به ایده اضافه میشود که بدون آن، از ایده صرفا یک ایده خام باقی میماند،نه بیشتر. خلاقیت لازمه نوآوری است. وقتی ایدهای به مرحله اجرا و عمل میرسد دیگر خلاقیت نیست، بلکه به نوآوری تبدیل شده است.
در جدول زیر میتوانید خلاقیت و نوآوری را از جنبه های مختلف با هم مقایسه کنید تفاوت خلاقیت و نوآوری در چیست؟
از خلاقیت تا نوآوری راهی طولانی در پیش دارید و تا اندیشه ای نو به صورت محصول یا خدمتی جدید درآید به تلاش بسیار نیاز دارید. در این مسیر افراد خلاق سازمانتان ایده های جدید تولید میکنند و افراد نوآور به دنبال تخمین میزان ریسک اجرای این ایده های جدید هستند. البته توجه داشته باشید که موضوع تنها به بخش خاصی از سازمانتان مثل واحد طراحی و توسعه محصول جدید یا واحد حسابداری مربوط نمیشود. همه بخشهای سازمان از افراد خلاق و نوآور تشکیل شده است و وجود هر دو گروه برای بقای سازمان حیاتی است.
اگر از افراد خلاق سازمانتان هستید، حتما به این نکته توجه کنید که چه زمانی و به چه شیوهای باید نظرات و ایده هایتان را به اشترا ک بگذارید و اگر نوآور هستید، بدون اینکه بیش از حد ایده ها را مورد نقد و قضاوت قرار دهید، سعی کنید با ارایه بازخورد مناسب، افراد خلاق را در فرایند ایده پردازی یاری کنید. مشتاقانه زمانی را به شنیدن ایده هایشان تخصیص دهید و به خاطر تفکر خلاقانه شان از آنها قدردانی کنید.
درست است که خلاقیت و نوآوری بار معنایی متفاوتی دارند، اما شرکتتان با هر میزان تجربه، محصول یا خدماتی که داشته باشد، باید برای رشد و بقایش نسبت به خلاقیت و نوآوری توجه ویژه ای نشان دهد. درواقع زمانی میتوانید در بازار درحال تغییر از رقبای خود پیشی بگیرید که خلاقیت و نوآوری را در تمام جنبه های کسب و کارتان وارد کنید. به همین دلیل است که در سازمانتان هم به افراد خلاق نیاز دارید و هم به افراد نوآور.
انواع نوآوری
در اینفوگرافیک بالا، ما اوج سالها تحقیق عمیق را از Doblin، یک شرکت متمرکز بر نوآوری که اکنون متعلق به Deloitte است، به نمایش گذاشته شده است. پس از بررسی بیش از 2000 نوآوری تجاری در طول تاریخ، دابلین کشف کرد که بیشتر پیشرفتها لزوماً از اختراعات مهندسی یا اکتشافات نادر ناشی نمیشوند.
در عوض، آنها مشاهده کردند که نوآوریها را می توان در محدوده 10 بعد متمایز طبقه بندی کرد و هر کسی می تواند از چارچوب استراتژیک حاصل برای تجزیه و تحلیل رقابت، تست استرس برای نقاط ضعف محصول، یا یافتن فرصت های جدید برای محصولات خود استفاده کند.
در اینجا 10 نوع نوآوری وجود دارد:
توضیحات انواع نوآوری
1. در مدل درامدی به دنبال "چگونه پول در می آورید" هستید.
2. ارتباطات شبکه با دیگران برای ایجاد ارزش
3. ساختار همسویی استعدادها و دارایی های شما
4. فرآیند استفاده از روش های برتر برای انجام کار شما
5. عملکرد ویژگی های محصول و قابلیت های متمایز آنها
6. خدمات تکمیلی محصولات و سرویسها
7. پشتیبانی خدمات و پیشرفت هایی که ارائه های شما را احاطه کرده است
8. نحوه ارائه پیشنهادات شما به مشتریان و کاربران را کانال کنید
9. نمایندگی برند از پیشنهادات و کسب و کار شما
10. تعامل با مشتری در تعاملات متمایزی که شما پرورش می دهید
انواع نوآوری شماره 1-4: "پیکربندی"
به گفته دابلین، چهار نوع اول نوآوری در اطراف پیکربندی شرکت و تمام کارهایی که «پشت صحنه» اتفاق میافتد، متمرکز میشوند.
اگرچه انواع نوآوری در این دسته مستقیماً با مشتری روبرو نیستند، همانطور که در مثالهای زیر مشاهده می کنید، هنوز هم می توانند تأثیر مهمی بر تجربه مشتری داشته باشند. نحوه سازماندهی شرکت و محصولات شما میتواند تأثیر بسیار مهمی در پاییندستی داشته باشد، حتی نوآوریها را در سایر دستهها ممکن میسازد.
دو مورد از جالب ترین نمونه ها گوگل و مک دونالد هستند. هر دو شرکت نوآوریهای داخلی انجام دادند که به افرادشان قدرت داد تا پیشرفتهای مهمی را در پایین دست انجام دهند.
در مورد مکدونالد، بینش صاحب امتیاز که منجر به معرفی Egg McMuffin شد، کل پیشنهاد صبحانه این شرکت را رهبری کرد، که اکنون 25٪ از درآمد را تشکیل میدهد. صبحانه نیز اکنون سودآورترین بخش شرکت است.
انواع نوآوری شماره 5-6: "پیشنهاد"
هنگامی که بیشتر مردم به نوآوری فکر می کنند، احتمالاً این مقوله پیشنهادی است که به ذهن می رسد.
ایجاد بهبود در عملکرد محصول یک نوع بدیهی اما دشوار از نوآوری است، مگر اینکه با فرهنگ عمیق شرکت نسبت به نوآوری فنی همراه باشد، چنین پیشرفتهایی ممکن است تنها مزیتی موقت در برابر رقبا ایجاد کنند.
این بخشی از دلیلی است که دابلین توصیه میکند که شرکتها بر ترکیب چندین حوزه نوآوری با هم تمرکز کنند تا خندق اقتصادی بسیار پایدارتر ایجاد کنند.
اپل به نوآوری شهرت دارد، اما اکوسیستم محصول که در بالا به آن اشاره شد، بخش نادیده گرفته شده استراتژی این شرکت است. با فکر کردن به اکوسیستم محصولات و اطمینان از کارکرد بی عیب و نقص آنها با هم ابزار اضافی ایجاد می شود و دور شدن از محصولات اپل را برای مشتریان دشوارتر می کند.
انواع نوآوری شماره 7-10: "تجربه"
این نوع نوآوریها بیشتر مورد توجه مشتریان قرار میگیرند، اما این موضوع باعث میشود که بیشتر مورد تفسیر قرار گیرند. در حالی که سایر نوآوریها تمایل دارند در بالادست اتفاق بیفتند، نوآوریهای تجربه، همگی در دست مشتریان آزمایش میشوند. به همین دلیل، مراقبت شدید در ارائه این ایده ها مورد نیاز است.
در روزهای اولیه اینترنت، حمل و نقل آنلاین در بهترین حالت متزلزل بود، اما معرفی آمازون پرایم و حمل و نقل سریع رایگان برای همه اعضا یک تغییر بازی برای تجارت الکترونیک بوده است. اجرای چنین وعده ای کار کوچکی نبود، اما امروزه 150 میلیون کاربر Prime در سراسر جهان وجود دارد، از جمله برخی در مناطق مترو که می توانند موارد را در کمتر از دو ساعت دریافت کنند.
تعریف مرکز نواوری
مراکز نوآوری با ایده جذب خلاقیتها و نوآوریهای افراد ایجادشدهاند و به دنبال عرضه یک محصول به بازار هستند، البته محصولی که بر مبنای دانش و پژوهش ساخته شده باشد. آنها با تأمین بودجه فعالیت خود از شرکتهایی که به آنها وابستهاند و یا شرکتهایی که طرحها را به آنها میفروشند به حیات خود ادامه میدهند، البته بخشی از بودجه آن نیز معمولا از حکومت تامین میشود.
در حقیقت مرکز نوآوری، مرکزی متشکل از یک یا چند تیم نوآوری است که با همکاری مراکز تحقیقاتی و شرکتهای متقاضی محصولات جدید، در چارچوب برنامه ای بلندمدت با هم همکاری می کنند.
علت ایجاد مرکز نواوری
ازجمله عواملی که ایجاد مراکز نوآوری را به یک نیاز تبدیل کرده است، به وجود آمدن تغییرات سریع در فناوریهای روز دنیا و مسائل اجتماعی جامعه امروز است. افزایش تعداد افراد تحصیل کرده، مخصوصاً در پنجاه سال گذشته، فکر ایجاد مراکز نوآوری را در بین محیطهای آکادمیک و صنعتی شکل داده است، چراکه ایدههای گذشته بشر دیگر کارایی لازم در بعضی از زمینهها را نداشتهاند. بهعنوان یک مثال، مراکز آموزش عالی از این ابزار برای گسترش تواناییهای خود استفاده کردهاند. آنها استراتژیهای مختلفی را برای پیشرفت در روشهای نوینی آموزشی و پیشرفت در صنعت آموزش برای برخورد با تعداد بیشتری دانشجو و دانش آموز را به کار بردهاند.
اساس کار مراکز نواوری
توانمندسازی
افراد برای انجام بهترین کار خود، خواهان کنترل امور هستند. داشتن انتخاب برای تصمیم آنها، میتواند قدرت تصمیم گیری به آنها بدهد. با ایجاد یک محیط مورد اعتماد افراد، آنها دلگرم میشوند و با به اشتراک گذاشتن ایده ها، ریسکها کمتر شده و تصمیم گیری درست انجام میشود . این امور اساس کار برای ایجاد نوآوری در جامعه است.
بازگرداندن مرزها
امروزه افراد با محلهای پر سرو صدا سر وکار دارند و این عامل حواس پرتی افراد را به وجود اورد و این امر خود تهدیدی برای بهره وری، خلاقیت، تصمیم گیری، رفاه عاطفی و تمایل به مشارکت با دیگران است. محل کار باید با اطلاعات فراوان و با سطح دسترسی مد نظر خود باید احاطه شود. این کلیدی برای نواوری موثر است و این امور اساس کار مراکز نواوری است.
تفاوت مرکز نوآوری با شتابدهنده و استارت آپ
شتابدهندهها از یک تیم استارتآپی که ایدهای مورد تأیید آنها را دارد حمایت میکنند، در واقع ایدههای استارتآپهای مختلف را گلچین میکنند و بهترین آنها که در کمترین زمان به بیشترین سود برسد را انتخاب میکنند. آنها شرکتی را با گروه استارتآپی تأسیس میکنند و در مقابل سرمایهگذاری اولیه و آموزشها و خدماتی که به صاحبان ایده میدهند سهمی از شرکت را در اختیار میگیرند، البته میتواند تأسیس شرکت هم در کار نباشد و در قبال حمایتهای مالی و معنوی از طرحها، سهمی از آینده تولیدی محصول را در اختیار بگیرند.
معمولاً شتابدهندهها فعالیتهایی با سرعت بالا انجام میدهند و بعد آن را به حالت شرکتی مستقل رها میسازند (پس از پذیرش نهایی طرح و سرمایهگذاری بیشتر شتابدهنده) البته با سهام محفوظ شتابدهنده، ولی در مراکز نوآوری این گونه عمل نمیکنند و در هستههای پژوهشی خود در زمینههای مختلف به مطالعه طرحهای مختلف میپردازند و بحث تجاریسازی را با یک شریک یا همکار صنعتی یا دولتی انجام میدهند. البته این مراکز از پژوهشگرانی که ایدههای مناسب دارند هم دعوت به همکاری میکنند. نکته ای دیگر که بایستی به آن توجه کرد این است که شتابدهندهها میتوانند انتفاعی یا غیرانتفاعی باشند ولی مراکز نوآوری عموماً وابسته به دولتها هستند.
شتابدهندهها معمولاً با برگزاری مسابقاتی به جذب ایده میپردازند. ولی مراکز نوآوری معمولاً اینگونه نیستند، افراد خود درخواست بررسی ایده را میدهند و یا بهعنوان یک پژوهشگر از آنها دعوت به همکاری میشود. شتابدهندهها معمولاً کوتاهمدت هستند، عموماً حداکثر 6 ماه، ولی مراکز نوآوری اکثراً با پروژههای بلندمدت کار میکنند. شتابدهندهها معمولاً هر ایدهای که در ابتدا حتی هیچ ربطی به علم ندارند را میپذیرند، ولی در مراکز نوآوری معمولاً کارها بر مبنای پژوهش و تحقیق انجام میشود.
دلایل ایجاد مراکز نوآوری
ما در دوره دیجیتال داروینیسم زندگی میکنیم، همان طور که فناوری و جامعه تکامل مییابد، این امری ضروری میشود که سازمانها نیز مدلهای کسب و کار خود را تکامل دهند. از سال 2000 میلادی، 52 درصد از 500 شرکت اول Fortune یا با یکدیگر ادغام شدهاند، یا توسط شرکتهای دیگر خریداری شدهاند یا ورشکسته شدهاند. تهدید جدیدی بهعنوان استارت آپ خاتمه بخش قسمت عظیمی از سهم بازار کمپانیهای قدیمی بوده است و این روند رو به رشد است. مجله وال استریت بیان میکند که ارزش حدوداً 100 استارت آپ در آمریکا بیش از 1 میلیارد دلار است، این استارت آپ ها باارزش و گران قیمت، خیلی از اوقات بازار جدیدی را ایجاد نمیکنند، بلکه به کمک فناوری جدید خود بهسرعت شروع به گرفتن سهم بازارهای قدیمی و مشتریان را قانع به تجربههای جدید میکنند.
- بازار محصولات و خدمات شدیداً به سمت دیجیتالی شدن حرکت میکند و موبایل کانال مورد علاقه مشتریان شده است.
- این مشتریان و کارکنان دیجیتالی قوانین بازی را هر روز دارند تغییر میدهند و عقاید، انتظارات و ارزشهایشان دیگر با فناوریها فرآیندهای شرکتهای قدیمی سازگار و منطبق نیست.
در 10 سال گذشته مشاهده شده که هزاران شرکت مانند Nokia و Blackberry و Kodak یا از بین رفتهاند، یا شدیداً سهم خود را از بازار از دست دادهاند، حال یک سؤال مطرح است: چگونه کمپانیها باید از نابود شدن خود جلوگیری کنند؟ جواب این سؤال در یک کلمه است: نوآوری.
در فضای فوقالعاده رقابتی اقتصاد امروز، نوآوری بسیار حائز اهمیت شده است. بررسیهای اخیر شرکتهای بزرگ نشان میدهد که 65 درصد از مدیران ارشد با فشار حاصل از فضای رقابتی حاصل از نوآوری مواجه هستند. در سال 2014 تقریباً 6/1 تریلیون دلار در مجموع صرف بخش توسعه و تحقیق سازمانها شده است. علی رغم این سرمایهگذاری گسترده 85 درصد از محصولات ناشی از این نوآوریها با شکست روبهرو شده است.
ضعفهای فراوان سیستم نوآوری قدیمی باعث شد که تعدادی از سازمانهای بلندهمت در پی روشهای جدیدی در نوآوری باشند و این سازمانها مراکز نوآوری را در جهت شتاب گیری در فضای دیجیتال امروزی ایجاد کردند. " مراکز نوآوری شامل تیمهایی از افراد و معمولاً سایتهایی هستند که بهعنوان قطب فناوری و نوآوری شناخته میشوند و هدف آنها ایجاد یک اکوسیستم حاوی استارت آپ ها، شتابدهندهها، سرمایهگذاران، فروشندگان و مؤسسات آکادمیک و دانشگاهی است که این قطبهای نوآوری ایجاد میکنند."
وظیفه مراکز نوآوری، پیشرو بودن و ریسک کردن راهحلهای جدید برای مشتریان، تست کسب و کار مدلهای جدید و ارزیابی فناوریهای جدید است تا بتواند سهم بازار یک شرکت را ارتقا دهد.
انواع مراکز نوآوری
مراکز نوآوری را بر اساس دو عامل: میزان سرمایهگذاری مورد نیاز و اهداف این مراکز، میتوان در 4 گروه دسته بندی کرد
مراکز نوآوری درون سازمانی:
این مراکز تمام فعالیتهای مربوط به نوآوری از الهام ایده تا آماده کردن پروتوتایپ را در قالبی درون سازمانی انجام میدهند، معمولاً این مراکز ازنظر اندازه و تعداد کارکنان بزرگ هستند و حوزه فعالیت آنها گسترده است.
مثال: Walmart Labs یکی از قسمتهای تیم Walmart Global e-commerce است که وب سایتهای این سازمان را اداره میکند، این مرکز نوآوری تمام فعالیتهای تجارت الکترونیک این سازمان را به عهده دارد.
مراکز نوآوری دانشگاهی:
این مدل شرکتها در یک دانشگاه سرمایهگذاری میکنند تا از طریق محققان آن دانشگاه بتواند از لحاظ فناوری نوآوری داشته باشند.
مثال: شرکت خودرو سازی فولکس واگن مرکز نوآوری را در دانشگده مهندسی دانشگاه استنفورد در جهت پیشرفت و نوآوری در ابعاد فناورانه اتومبیل احداث کرده است. این شرکت حدود 75/5 میلیون دلار برای ایجاد این مرکز سرمایهگذاری کرده است که شامل 2 میلیون دلار برای ساخت ساختمان این مرکز و 750 هزاردلار سالیانه به مدت 5 سال برای کارهای تحقیقاتی محققان دانشگاه استنفورد در جهت نوآوری در عرصه خودرو میشود.
مراکز نوآوری اهرمی:
این مراکز نوآوری فعالیتی شبیه به شتابدهندهها دارند، شامل تعداد متخصص و مربی هستند و با کمپانیهای بزرگ در ارتباط هستند و از این طریق به جذب استارت آپ ها میپردازند و از طرفی برای این استارت آپ ها فرصتهای کاری ایجاد میکنند تا کالا و محصولات خود را از طریق این کمپانیها در بازار تست کنند.
مثال: Allianz Digital Labs شرکتها، دانشجویان و نوآورانی را که در مراحل اولیه کسبوکار خود هستند دعوت میکند تا ایدههای خود را برای سرمایهگذاران به امید پیشرفت و تجاری شدن طرحهایشان تشریح کنند و البته این سازمانها و سرمایهگذاران قادر هستند در قبال سرمایهگذاری در آنها سهامی از استارت آپ ها را به خود اختصاص دهند.
پایگاههای کوچک نوآوری:
این مراکز نوآوری تیمهای کوچکی هستند که بر اساس قطبهای فناورانه شکل میگیرند. سازمانهای بزرگ هدفشان از ایجاد چنین مراکزی دسترسی به تحولات فناورانه بدون سرمایهگذاریهای بزرگ میباشد. معمولاً پس از گذشت زمان این پایگاههای کوچک نوآوری تبدیل به یکی از 3 فرم مراکز نوآری دیگر خواهند شد.
مثال: شرکت Renault-Nissan مثالی از این مراکز میباشد. این شرکت در سال 2011 میلادی یک دفتر تحقیقاتی در دره سیلیکون ایجاد کرد که در حوزه IT وسایل نقلیه کارهای تحقیقاتی میکرد. در سال 2013 میلادی این دفتر گسترش پیدا کرد و به حوزههایی مانند رانندگی خودکار و اتوماتیک نفوذ پیدا کرد.
وظایف مرکز نوآوری
- ایجاد شور و انگیزه جهت نوآوری در علوم مختلف اعم از علوم حاضر و جدید
- ایجاد زمینه مناسب برای بروز خلاقیت و بستری برای رشد و پرورش ایدههای نو بر مبنای دانش
- ایجاد بستر مناسب پیادهسازی ایدههای نو مبتنی بر دانش توسط صاحبان ایده برای کارآفرینی، اشتغال و تجاریسازی محصولات
- شناسایی نخبگان، پژوهشگران و محققان توانمند و تشکیل گروههای پژوهشی و حمایت از ایشان
- هدایت نوآوران به سمت ثبت اختراع، شرکت در مسابقات علمی و جشنوارهها و فراهم آوردن تسهیلات برای ادامه فعالیت و پذیرش در مراکز رشد
- تلاش برای فراهم آوردن حمایتهای قانونی برای حفظ حقوق مالکیت فکری
- تشکیل تیمهای نوآور
- کمک به ایجاد، پرورش و بقاء فعالیت نوآورانه
- شناسایی شرکتهای همکار و تشکیل تیم صنعتی یا مشارکت
- حمایت از طرحهای پژوهشگران، محققان، دانشجویان و دانش آموزان و شرکتهای همکار
- تشویق و ترغیب نوآوران به راهاندازی کسب و کارهای دانشی و تأسیس شرکتهای دانشبنیان و حمایت از ایشان
- کمک به شکلگیری و حیات شرکتهای دانشبنیان
- حمایت از صاحبان ایده در راستای کاربردی نمودن ایدههای علمی
- ارایه تسهیلات و حمایتهای لازم جهت حفظ مالکیت معنوی ایده و طرح های نوآورانه
- ایجاد تسهیلات برای ادامه فعالیت در قالب پذیرش در مراکز رشد واحدهای فناور
- تولید فنآوری و خروج از مونتاژکاری
- گسترش فناوری و ایجاد بستر تجاریسازی در زمینههای مختلف (خروج از فرهنگ تکمحوری بودن و ترک عادت تولید فقط در یک زمینه خاص)
- تأمین نیازها، رصد اتفاقات و نظارت بر پیشرفتهای انجامشده
- کمک به تجاریسازی و معرفی محصول نهایی تیم ها به بازار
- تجاریسازی محصول نهایی، معرفی آن به بازار با استفاده از کمک شرکت همکار
- ایجاد لینک بین هسته پژوهشی و شرکت همکار
- ایجاد ارتباط بین دانشگاه، صنعت و دولت و تأمین سرمایههای مادی و معنوی
- برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی مناسب اعضاء مرکزنوآوری